ندبه های انتظار

#مباحث_گناه_شناسی ?

? بسم الله الرحمن الرحیم ?

⛔️12-فاحشه:
◀️در مواردی به کار میرود که یک کاری خیلی زشت و ننگ آور باشدیعنی به چیزی گفته می شود که در زشتی آن کسی تردید نمیکند. این لفظ 16 بار در قرآن آمده است.▶️

⛔️13-خبیث:
◀️ در برابر طیب یعنی ناپاک این لفظ 16 بار در قران امده▶️

⛔️14-شر:
◀️گاهی اوقات برای بلا و گاهی برای گرفتاری به کار میرود. گاهی برای افراد شرور و گاهی هم برای گناه بکار می رود و به معنی کاری که مردم از آن نفرت دارند می باشد.▶️

⛔️15-لمم:
◀️یک مرتبه در قرآن آمده به معنای نزدیک شدن به گناه و به معنای اندک است و بیشتر برای گناهان صغیره به کار می رود▶️

⛔️16-وزر:
◀️26 مرتبه در قرآن امده به معنای سنگینی و بیشتر برای حمل گناه دیگران به کار میرود.وزیر یعنی کسی که بار حکومت بر دوش اوست▶️

⛔️17-ثقل:
◀️به معنای سنگینی▶️

⛔️18-حنث:
◀️به معنای تمایل به باطل و بیشتر برای گناه پیمان شکنی و تخلف به کار میرود مانند و کانوا یصرون علی الحنث العظیم.
این واژه 2 بار در قرآن آمده است.

#مباحث_گناه_شناسی ?

? بسم الله الرحمن الرحیم ?

⛔️6-حرام:
◀️75 بار در قرآن آمده است و به معنی ممنوع است وقتی میگوییم تکبیره الاحرام یعنی خیلی از کارها در نماز ممنوع است▶️

.
⛔️7-خطیئه:
◀️یعنی گناه غیر عمدی انجام دهد ولی گاهی اوقات در قرآن به معنای گناه بزرگ به کار رفته است مانند آیه 81 سوره بقره و 37 سوره مبارکه الحاقه▶️

⛔️8-فسق:
◀️پنجاه بار در قرآن آمده یعنی خروج هسته خرما از پوست خود. و اینکه گناهکار از مدار بندگی خدا خارج شده است. وقتی که از مدار اطاعت خارج شد از امنیت خارج می شود همانگونه که وقتی پوسته خرما جدا شد دیگر هسته اش امنیت ندارد.▶️

⛔️9-فساد:
◀️پنجاه بار در قرآن آمده یعنی خروج از حد اعتدال که نتیجه اش تباهی است.▶️

⛔️10-فجور:
◀️به معنی دریدگی و پاریدگی است یعنی گنهکار پرده حیا را در برابر خدا می درد. این لفظ 6 بار در قرآن آمده▶️

⛔️11-منکر:
◀️در اصل از انکار به معنای نا آشنا و زشت است و به این دلیل به گناه منکر میگویند که فطرت انسان خوبی است و گناه زشتی است پس گناه با فطرت انسان آشنا نیست این لفظ 16 بار در قرآن آمده.

‍ #مباحث_گناه_شناسی ?

? بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم ?

⚠️18 واژه وجود دارد که آن را به گناه تفسیر کرده اند⚠️ :

⛔️1-ذنب :
به معنی دنباله است زیرا اگر کسی گناه کرد این گناه تمام نشده و دنباله دارداز چند جهت :⬇️

1-مجازات های دنیوی گناه❗️
2-دنباله های اخروی گناه. هر گناهی در قیامت مجازاتی دارد❗️
3-آثار دنیوی گناه و هر گناهی اثری دارد مثل غیبت که اثرش به هم ریختن نظم جامعه است❗️
◀️این لغت 35 بار در قرآن آمده مثل بای ذنب قتلت▶️

⛔️2-معصیت: از عصیان به معنای سرپیچی کردن می آید از فرمان خدا سرپیچی کردن.

◀️این واژه 33 مرتبه در قرآن آمده است.
در مورد ملائکه میفرماید لا یعصون الله یعنی از فرمان خدا سرپیچی نمیکنند.▶️

❌ سوال : چرا به گناه معصیت و به فرد گنهکار عاصی میگویند⁉️

✔️زیرا وقتی خدا فرمود فلان کار را نکن شخص باید قدرتی در خودش احساس کند تا بتواند در برابر خدا انقلاب کند و در واقع گناه یعنی انقلاب علیه خدا.

⛔️3-اثم:یعنی سستی و واماندن و محروم شدن از پاداش ها

✔️به این دلیل به گنهکار میگویند آثم که گنهکار یک انسان وا مانده است از دو جهت:⬇️

1-اینکه از ثواب خدا وامانده❗️
2-اینکه فکر نکند خیلی زرنگ است معصیت کرده است بلکه خیلی وامانده است❗️

◀️این واژه 48 بار در قران آمده مانند
ان بعض الظن اثم▶️

⛔️4-سیئه: یعنی کار قبیح و زشت که موجب نکبت انسان میگردد.

◀️این لفظ65 بار در قرآن آمده است▶️

✔️این کلمه در برابر حسنه هست مانند ربنااغفر لنا ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا

◀️گفته شده که کلمه سوء با این واژه از یک ریشه اند و کلمه سوء 44 بار در قرآن آمده است▶️

⛔️5-جرم:این کلمه 61 مرتبه در قران امده است و 2 معنی دارد⬇️

1-جدا شدن و کنده شدن میوه از درخت❗️
2-پستی❗️

✔️از آن جهت که انسان از حقیقت و تکامل و هدف خودش چیده می شود همانگونه که میوه از درخت کنده میشود.

✔️یا تعبیر دیگر اینکه اصل و فطرت انسان مانند ریشه درخت ثابت است و مبنایش خوبی است و کسی گناهی انجام میدهد از اصل خودش کنده میشود.

​#لذت_بندگی ۳۵۶
#انگیزه_الهی ۱
?بسم الله الرحمن الرحیم?
خیلی از ما وقتی یه کاری رو شروع می کنیم
اولش خیلی قشنگ برنامه ریزی می کنیم
و براش وقت میذاریم و نیرو جمع می کنیم
و پرشورتر و شایدم خیلی بهتر از دیگران
کار رو می بریم جلوو??
ولی همین شخص بعد از مدتی میبینی که
میاد و میگه حاج آقا خسته شدم از کار کردن
چکار کنممم؟؟؟

⭕️⭕️
اولا که باید بهش حق بدیم?
چرا؟؟؟
چون که بالاخره تو این کاری که شروع کرده
برای خودش یه اهدافی داشته که یا به اونا نرسیده
و یا موانع دیگه جلوو راهش بوده
✔️✔️✔️
مثل اینکه رفیقش بهش محل نذاشته
یا اینکه از یکی توقع داشته بهش بها بدهند نداده
و هزار تا چیز دیگه که باعث شده اون شور و شوق اولیه نباشه❌
خب راه کار چیه؟؟
با توجه به اینکه فضای رسانه ای برای ما آماده شده?
و خیلی راحت می تونیم دین رو به صورت زیبا
به کل جهان مخابره کنیم!!!

✅✅✅
و از طرف دیگه هم دشمن داره کار میکنه
و نمی خواد من و شما مسلمان ها زندگی خوبی داشته باشیم❌❌
پس ما باید چکار کنیم؟؟
که این انرژی و شور وشوق تا زمانی که جان داریم
باما باشه؟؟؟
یکی از علت ها اینه که ما اول کار برای خدا کار رو انجام میدیم
ولی به مرور زمان بجای اینکه توجه ما در باطن کار 
به خدا بیشتر بشه?
برعکس میشه❌
بخاطر این دلایل
۱. چون که روز به روز اعضابیشتر میشه تکبر ما هم بیشتر میشه
۲. خودمونو از همه بهتر میدونیم
۳. بعد از مدتی هیچ حرکتی به ظاهر از طرف خدا نمیبینیم خسته میشیم
۴. رقابت بوجود میاد برامون
۵. دنبال اسم و رسم هستیم که ما رو با این اسم خطاب کنن
و هزاران مورد دیگه 

????
ولی اگه می خواهیم ثابت قدم باشیم
هر چقدر پیشرفت کردیم باید متواضع باشیم
اونم برای خدا تواضع کنیم?
همه ی ما باید بریم و خاطرات فرمانده های زمان جنگ رو بخونیم
بخدا ?جنگ نرم و جنگ سخت 
هیچ فرقی باهم ندارند?
فقط سلاح ها فرق می کنند
و فرمانده ها هم باید مثل هم باشند✔️
بنده ی خدا فرمانده هست
ولی همه فکر می کنند یه خادم هست?
بعد متوجه میشن ایشون فرمانده بوده
چرا؟؟
چون دنبال اسم و رسم نبودند
چون دنبال مقام نبودند
فقط فقط هدفشون خدا بوده??
ولی ما چی؟
اگه بهمون نگن استاد سریع ناراحت میشیم
اگه جلوو اسممون لقب رییس و مدیر نذارن ناراحت میشیم

❌❌❌❌

یا خودمون برای خودمون القاب بزرگ درست میکنیم
بله با این القاب و …. نمیشه قضاوت کرد طرف رو⭕️
ولی همین هم درست نیست.

ما اگه انگیزمون چیزهای الکی باشه
بعد از مدتی از کار کردن خسته میشیم
???
و اون شور و اشتیاق سابق رو نداریم❌
پس برای اینکه بتونیم یه کاری رو جلوو ببریم
باید انگیزه ی ما غیر از انگیزه های سطحی باشه?
انگیزه های سطحی مثل
۱. معروف شدن
۲. پول دارشدن
۳. گرفتن مسئولیت
۴. پیش دیگران عزیز شدن
و …….
که همه ی این ها درست نیست
ینی این ها نباید هدف و انگیزه ی کار کردن ما باشه?
بلکه هدف باید  چیز دیگه باشه
به قول معروف چون که صد آمد ? نود هم پیش ماست
شما رفتار رزمنده های دفاع مقدس  رو نگا کنید
تو خاطره ی هیچ کدوم نیومده که هدفشون یکی از اون
چیزهای بالایی باشه❌
حتی به شوخی هم نمی گفتن 
لذا باید انگیزه ی خودمونو الهی کنیم
چرا؟؟؟
چون که اگه ? با خداباشی پادشاهی می کنی
بی خداباشی هر چه خواهی میکنی❌
هدف ما باید این باشه که بتونیم زمینه سازی ظهور آقا رو فراهم کنیم
بتونیم به خدا برسیم
و در کارهامون نیت الهی و اخلاص داشته باشیم

✅✅✅
و هر کسی هم تو این مسیر مانع درست کرد
یا حرف هایی زد
نباید ناراحت بشیم?
چرا؟؟
چون که ما هدفمون مردم نیست
و اگه اینجور باشه؛ اصلا رفتار دیگران هم مهم نیست
و روز به روز در خونه ی خدا افتاده تر میشیم
و اگه رابطمون با خدا درست شد
بقیه ی کارهامون هم درست میشه?
چطور؟
“من اصلح بین الله؛ اصلحه الله بینه و بین الناس”
کسی که رابطه اش را با خدا درست کنه
خدا هم رابطه ی او را با دیگران درست می کنه

✅✅✅
و این باعث میشه که روز به روز بجای اینکه
عقب نشینی کنی از کار
بلکه بیشتر هم تلاش میکنی??
و اون موقع هست که همه چیز رو از خدا می خوایی
حتی برای کمک کردن به دیگران هم
 دست به سمت مردم دراز نمیکنی?
و این باعث میشه که چند برابر وقت بذاری و تلاش کنی
و خدا هم خودش بلده چکار کنه✔️
خیلی وقت ها بی محلی خدا؛ البته به نظر من و شما
خدا بی محلی میکنه?
ولی در واقع خدا داره کار خودش رو میکنه
ینی کار خدایی خودش رو میکنه??
اگه یکم صبور باشیم؛ همه چیز بنفع ما تموم میشه

✅✅✅
وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت??✋
ان شاءالله

​نام مبارک  حضرت آدم(ع) که نخستین پیامبراست بیست وپنج باردرقرآن آمده است. امام صادق(ع) می فرماید:دلیل نامیدن آدم به این نام بدان خاطر است که او از ادیم وپوسته وقشر زمین آفریده شده است.
خداوند آدم را بدون پدر ومادر آفرید تا دلیلی باشد بر قدرت الهی. وی نهصد وسی سال عمر کرد وسرانجام در پی تبی طولانی در روز جمعه یازده محرم وفات یافت.
آدم از دوبعد تشکیل شده است جسم وروح.خدا نخست جسم او را ساخت وسپس در روح خویش در او دمید واو را به صورت کامل زنده ساخت.
هنگامی که خداوند اراده کرد تا در زمین خلیفه ونماینده ای که حاکم زمین باشد قرار دهد فرشتگان از این خبر شگفت زده شدند وعرضه داشتند آیا در زمین انسانی را قرار می دهی که با گناه ومعصیت در آن فساد کند وبه خونریزی بپردازد در حالیکه ما آنگونه که در شان توست تو را منزه دانسته وبه شکرانه ات تو را مدح وستایش می کنیم. آنهاخود را به جانشینی در زمین سزاوار تر می پنداشتند اما خداوند با اسرار غیبی که بر  آنان پوشیده بود پاسخ داد خداوند چیزی را می داند که آنان از آن آگاهی ندارند.پس از آفرینش آدم (ع) خداوند اسماء را به او آموخت تا در زمین توان یافته واز آن بهره مند گردد. از طرفی خداوند سبحان اراده فرموده بود که عینا به فرشتگان بنمایاند این آفریده جدید که به دیده حقارت بدان می نگریستند دارای دانش و شناختی برتر ازآنان  است سپس از جانب خداوند به فرشتگان دستور رسید که چنین سنبل خلقت را مورد تکریم واحترام فوق العاده قرار دهند وبر آدم سجده کنند وهمه سجده کردند به جز ابلیس که سرپیچی کرد وتکبر ورزید واز کافران محسوب گشت.
پس از برگزیدگی آدم ومسجود فرشتگان قرار گرفتن به وی وزوجه اش از جانب خداوند دستور رسید که در بهشت مسکن گزینند وبه نعمتهای خدایی متنعم گردند ولی از یک درخت ممنوعه تناول نکنند ونزدیک آن نگردندولی شیطان به سراغ آنان آمدوآنهاراوسوسه کردوآنهارابافریبکاری ازمقامشان فرودآوردولباسهای کرامت واحترام ازاندامشان فروریخت وآدم وحوا سریع به اشتباه خودپی بردندوتوبه کردندولی خداوندآنهارااز بهشت به زمین فرود آورد وآنها را آگاه ساخت که باید در زمین اقامت کنند وآنرا آباد سازند وتا پایان عمرشان از آن بهره مند شوند.
آدم وحوا وقتی از بهشت دنیا اخراج شدند در سرزمین مکه فرود آمدند .حضرت آدم بر کوه صفا در کنار کعبه هبوط کرد از اینرو آنرا کوه صفا گویند که آدم صفی ا.. (برگزیده خدا)در آنجا وارد شد وحضرت حوا بر بالای کوه مروه (یعنی زن که منظور حوا است) فرود آمد ودر آن سکونت گزید .
آدم چهل شبانه روز به سجده پرداخت واز فراق بهشت گریه کرد وبه گناه خود اقرار نمود وخداوند مهربان به آنها لطف کرده وکلماتی را به آنها آموخت تا آدم وحوا در دعای خود آن کلمات را از عمق جان بگویند وتوبه خود را آشکار وتکمیل نمایند.
نامها عبارت بودند از:
محمد       علی        فاطمه       حسن          حسین
 
فرزندان حضرت آدم(ع) 
حضرت آدم وحوا وقتی که در زمین قرار گرفتند خداوند اراده کرد که نسل آنها را پدید آورده و در سراسر زمین منتشر گرداندحضرت آدم در نوبت اول صاحب یک فرزند پسر به نام قابیل ویک دختر به نام لیوذا ودر نوبت دوم صاحب یک پسر به نام هابیل ویک دختر به نام اقلیما شد.وقتی آنها بزرگ شده وبه سن ازدواج رسیدند خداوند امر کرد که قابیل با خواهر هابیل وهابیل با خواهر قابیل ازدواج کند وچون لیوذا خواهر قابیل زیباتر بود این امر باعث حسادت واعتراض قابیل شدو به وجود آمدن کینه هابیل در دل قابیل شد.بعد از این به فرمان خداوند آدم مامور گشت تا میراث نبوت وگنجینه دانش الهی خود را نزد فرزند کوچکش هابیل به ودیعه نهد.حسادتهای قابیل از یکسو ووسوسه های شیطان از سوی دیگر کینه او را به جوش آورد ونفس سرکش بر او چیره گشت به طوریکه آشکارا به هابیل گفت که تو را خواهم کشت.هابیل که از صفای باطن برخوردار بود او را نصیحت کرد اما این نصایح در روح پلید قابیل اثر نکرد وسرانجام با وسوسه های شیطان او را کشت ودر میان زمین مخفی کرد.
حضرت آدم به سالهای آخر عمر خود رسید واز جانب خداوند فرمان یافت تا رسالت خویش را به فرزندش شیث منتقل سازد واو را به رازداری وتقیه سفارش نمایدچرا که در غیر اینصورت به سرنوشت برادرش قابیل دچار خواهد شد.
آدم در بستر رحلت قرار گرفت و در حالیکه زبانش به یکتایی خداوند وشکر وسپاس مشغول بود به رحمت حق پیوست .شیث پدرش را غسل داد وکفن کرد وبر او نماز خواندودفن کردو به جای پدر نشست وآئین پدرش را به مردم آموخت ونیز این وصایا  را به پسرش شیبان منتقل کرد.
منابع قرآنی:بقره۲۱-۳۰-۳۱-۳۳-۳۴-۳۵-۳۷/آل عمران۳۳-۵۹/مائده۱۳-۱۸-۲۰-۲۲-۲۵-۲۷/اعراف۱۱-۱۹-۲۶-۲۷-۳۱-۳۵-۱۷۲/اسراء۶۱-۶۵-۷۰/کهف۵۰/مریم۵۸/طه۱۱۵-۱۱۶-۱۱۷-۱۲۰-۱۲۱-۱۲۳/یس۶۰/حج۶۰-انعام۲/حجر۲۸-۳۰-۳۵/صافات۱۱/رحمان۱۴